تحولات هفتهی جاری در مصر نه تنها توجه کنشگران و تحلیلگران سیاسی در جهان و خاورمیانه را به خود جلب کرده بود، بلکه نقل محافل و بحث مجالس مردم عادی نیز شده بود. موضوع اصلی و اساسی، چیزی جز آمدن و رفتن دولت برآمده از جماعت اخوان المسلمین نبود. جماعتی که بلافاصله پس از فروپاشی خلافت عثمانی سر برآورد و بسیار زود در داخل و خارج از مصر با استقبال گستردهی جوانان مسلمان روبه رو شد. این جماعت در تاریخ ۸۰ سالهی خویش تحولات و فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده استولی در دو مورد همیشه وضعیتی ثابت و قابل پیشبینی داشته است: یکم) مورد خشم و غضب همهی دولتهای وقت قرار گرفتن. دوم) حضور در صحنەهای سیاسی و اجتماعی به گونەای قانونی و به دور از هر گونه خشونت و تندروی که نتیجهی آن دستیابی به قدرت و تشکیل دولت از طریق صندوقهای رأی و روشهای کاملاً دموکراتیک و سرانجام سقوط آن به وسیله کودتا بود. بنده تحلیلگر سیاسی نیستم. اما سؤالاتی به ذهنم خطور نموده که احتمالاً برای تحلیل و تفسیر مفسران سیاسی و علاقه مندان به این موضوع ایدههایی جالب و قابل بحث و گفتگو باشند.
۱)چرا هیچ یک از دولتهای منطقه با اخوان سرسازگاری ندارد و آن را تحمل نخواهد کرد؟
۲)چرا اخوان، از اصول ثابت خود که آرامش و حرکت در چهارچوب قانون و تلاش برای به چالش کشیدن حاکمیتهاست عقب نشینی و یا تجدید نظر نمیکند؟ در حالی که تاکنون هزینههایی که پرداخت نموده با سود و فایدهای که کسب کرده، اصلاً برابر نیست؟
۳)آیا این بار نیز فریب ژنرالهای ارتش را خورد، همانگونه که در زمان عبدالناصر چنین شد؟
۴)چه رابطهای بین جوایز صلح نوبل و مخالفت با اخوان وجود دارد؟ زیرا چند دهه قبل که محمد انور سادات مفتخر به این جایزه و صلح با اسرائیل و مبارزه با اخوان گردید، امروز هم محمد البرادعی مفتخر به دریافت این جایزه و براندازی دولت اخوان و همجواری با کودتاگران شده است؟
۵)چرا سکولارها و ارتش در کشورهای عربی و اسلامی بیشتر از سایر جریانات و احزاب با یکدیگر همسویی و همکاری دارند؟ یعنی ارتش بازوی نظامی سکولاریسم و کودتا هم تنها راه غلبهی این جریان بر اسلامگرایان است؟ چنانچه در ترکیه و پاکستان و تونس و... چنین بوده است؟ و آیا میتوان احزاب سکولار و لائیک را احزابی ملی و مردمی دانست در حالی که هرگاه شرایط را به نفع خود نمیبینند و در فضایی دموکراتیک بازی را باختند، منافع و مصالح ملی را به ارتش و نیروهای نظامی تقدیم میکنند؟
۶)چرا جریان سلفی آن گونه که لازم بود از مُرسی حمایت نکرد در حالی که در انتخاباتی که برگزار شده بود به او رأی داده بود و لی حزب جماعت اسلامی در اولین لحظات از مفاد بیانیه ارتش استقبال نمود؟
۷)آیا رابطهای بین استعفا یا برکناری!! امیر قطر و کودتا علیه محمد مُرسی وجود دارد؟ آیا مثلث قطر- ترکیه و مصر، جای خود را به مثلث عربستان- امارات- اردن میدهد؟ چرا امارات و عربستان و اردن اولین کشورهایی بودند که به رییس جمهور کودتاگران تبریک گفته و خوشحالی خود را پنهان نکردند؟
۸)آیا تجمعات و تظاهرات میدان تقسیم را نیز میتوان تلاشی برای فشار بر ترکیه و پاره کردن زنجیر ارتباط و اتصال بین قطر- ترکیه و مصر دانست؟ آیا ترکیه توانست این بحران را پشت سربگذارد یا سناریوهایی پنهان و پوشیده برای ترکیه هم در راه است؟
۹)آیا تبریک پادشاه عربستان پس از گذشت تنها دو ساعت از کودتا به رییس جمهور کودتاگران «عدلی منصور»، پاسخی به نخستین سفر محمد مُرسی به عنوان رییس جمهور منتخب به عربستان سعودی است؟ آیامُرسی اشتباه نکرد که عربستان به غیر از آمریکا برای هیچ کس شریک و دوست قابل اعتمادی نیست؟
۱۰)آیا مصر نیز همانند الجزایر اجباراً به ورطهی خشونت و افراط گرایی و جنگ مسلحانه خواهد افتاد یا این حالت با اصول و مبانی فکری و مشی اخوان منافات دارد؟
۱۱)آیا این بار نیز همانند دوران ناصر در داخل اخوان «سیدی» دیگر پیام «معالم» را خواهد فرستاد.
۱۲)آیا اگر محمد مُرسی با ایران به گونهای دیگر تعامل میکرد، بهتر نبود و آیا اخوان و ایران مجدداً به همدیگر نزدیک خواهند شد؟
۱۳)آیا بهتر نیست که اخوان و سایر جریانات اسلامی فقط به کار تربیت و تبلیغ مشغول شوند و سیاست را به اهل سیاست و سیاستمداران واگذارند؟
۱۴)آیندهای اخوان و جریانات و احزاب همسو با آن در خاورمیانه و جهان اسلام چگونه خواهد بود؟ آیا شاگردان مُرسی نیز همانند شاگردان اربکان با اسلوبی جدید و قوّت و توان بیشتری باز خواهند گشت؟
نظرات
بدوننام
13 تیر 1392 - 09:05بە قول دوستان جنوبی ان شاء اللە خیرە
شاگرد کوچک محمد مرسی
14 تیر 1392 - 10:41در پاسخ آخرین سوال استاد معروفیان استاد جان ! به شما و به تمام عاشقان خدا و قرآن وعده می دهم که: آری... اگر خود مرسی هم برنگردد، اما مرسی ها باز خواهند گشت. اما این بار قوی تر و استوار تر این وعده الله است نه بنده ........ ولقد حق علینا نصرالمومنین
بدوننام
13 تیر 1392 - 09:08با گزینەی ترک سیاست توسط اخوان تا زمان مناسب -بە قول زینب الغزالی تا اینکە ٧٥ درصد مردم اخوانی شوند و آمادگی ذهنی برای حکومت داشتە باشند، موافقم- آنان باید مشغول تزکیە و دحوت الی اللە شوند.
مسعود عبدالخالق
13 تیر 1392 - 09:22ئەو زولموى لە ئیخوانى میسر کرا پڕ لە پەندو ئەزمونە دیسان سوپا لە ئیسلامیەکان هاتەوە مەیدان وحوکمێکى هەلبژیردراوى دیموکراسیانەى وەرگێڕا وپڕە لە ئەزمون بەکورتى: 1- لە ئەسلدا دیزاینى رۆژهەلاتى ناوەڕاست(بنەماى سایکس پیکۆ) وادروست کراوە شوێنى ئیسلامى تێدا نەبیتەوە. 2- جاریکى تریش دەرکەوت عەلمانى جیهانى ئیسلامى دژبە دیموکراسیەو پالپشتى ئینقلاب و دیکتاتۆریەتە.لەو فەترەیەى حوکمیشیان هەر زولمیان لێکردن بارەگایان دەسوتاندن . 3- با چیتر رۆژئاوا تاوان بار نەکەین، دیسان دەرکەوتەوە گەورەترین دوژمنى ئیسلامیان وولاتانى کەنداون (ئیمارات وسعودیە) ،هەر ئیستا خادمى حرمین پیرۆزبایى کرد ، تونس ومەغریبیشى بەدوا دێت،هەر ئەو پیلانەشە تەمەنى (دیکتاتۆر بەشار ئەسەد)ى درێژ کردۆتەوە . 4-ئیسلامیەکان دەبێ ئاگاداربن چیتر بەدواى نەخشەى کەنداو نەکەون هەروەک لەو ماوەیە هەلخەلەتابوون کەوتبوونە نێو ململانێى شیعەو سونە ،دژایەتى سۆفى ودەرویش دژایەتى مەزهەبى تر چاندنى ڕق وقین ...دەرکەوت ئەوەش پیلانە لەسەر دیموکراسى وئاین . 5- چەند رۆژێک لەمەو بەر بەبیرتانە 5 کەسى شیعە لە میسر بە دارو بەرد ومگوار کوشتنیان وتەرمەکانیشیان ڕاکیشران ئەو کارە وەحشیەتە کەوتە ئەستۆى ئیخوان کەچى دەستى گرۆپەکانى سەر بە کەنداو بوو . 6- با گلەیەکیش لە ئیخوان بکەین ..بە بیرتانە کە لە سالى 1990 بەرەى ئینقازى جەزائیردیموکراسیانە 85%ى دەنگى هینا کەچى سوپا ئینقلابى لەسەر کردن بە پالپشتى وولاتانى کەنداو فتواى هەندى عولەماى سعودیە ..ئەو کاتى ئیخوان دژى ئەو هەنگاوە نەوەستان . 7-دەرس وپەند بۆ ئیسلامى کوردستان ئەوەیە خۆیان لە سعودیەو زانایانى ئەو ناوچەیە دوور خەنەوە ،لەگەل هێزە نیشتمانیەکانى کوردستان نزیک ببنەوە ،بیر لە فۆرمێکى نوێى کارکردن وناسنامە بکەنەوە ،خۆیان بکەنە خاوەنى قەزیە .
ژیار گل
13 تیر 1392 - 09:25حدود یک سال پیش محمد مرسی با اکثریت آراء رئیس جمهور مصر شد. پارسال هنگام پیروزی مرسی در قاهره بودم و انتخابات را پوشش دادم. ده ها هزار نفر به نشانه شکر بر زمین سجده بردند. سئوال اینجاست آیا طرفداران او در برابر کودتا ساکت خواهند نشست؟ شکست مرسی شکست اخوان المسلمین خواهد بود، جنبش اسلامی که هشتاد سال برای به قدرت رسیدن صبر کرده بود. شکست اخوان در مصر ضربه ای به تمامی جنبش های اسلامی منطقه خواهند بود.
شعیب
13 تیر 1392 - 11:48اخوان شکست نخورد بلکه دموکراسی شکست خورد
حسين
13 تیر 1392 - 02:46ژيار جان تو كه بدت نمياد اخوان شكست خورده
کرمانشاهی
15 تیر 1392 - 06:18آقای ژیار گل سلام-من همیشه شبکه بی بی سی رو نگاه میکنم ولی متاسفانه مواضع یکجانبه شبکه شما بر ضد اسلام برای هر انسان واقع بین روشن است-مثلا هنگامی که احزاب اسلامی تظاهرات مسلامت آمیزی را در سراسر جهان برپا میکنند شما آن تظاهرات را خیلی کمرنگ جلوه میدهید و در مقابل تظاهرات مخالفان اسلام را خیلی پررنگتر از آنچیزی نشان میدهید که هست یا مساله فلسطین که قلب اسلام هست را خیلی کم پوشش میدهید در زمانی که اسرای فلسطینی در زندان صهیونیستها در اعتصاب غذا بودند شما بعد از حدود 8ماه یک گزارش کم اهمیت را پخش کردید-در پایان یک تشکر و یک پیشنهاد دارم: 1-تشکر از آقای فرهمند که هرچند با شبکه شما کار میکند اماانصاف و وجدان او هنوز بیدار است و منصفانه گزارش تهیه میکند 2-آقای حسیب عمار را به دلیل عدم رعایت امانت خبری اخراج کنید هرچند که اگه قرار باشد امانت خبری رعایت شود احتمالا شبکه بی بی سی بسته شود
علی مهتدی
13 تیر 1392 - 09:27مصر در برابر احتمالات مختلفش کودتا در مصر؛ در خدمت یا خیانت به دموکراسی ■ علی مهتدی یک کودتا تنها در دو صورت موفق خواهد بود. یا فعالان سیاسی در جامعه باید کمشمار باشند، یا کودتا باید یه تائید بخش جالبتوجهی از فعالان سیاسی برسد. (ساموئل هانتینگتون) کودتا در لغت به هر اقدامی گفته میشود که توسط ائتلافی انجام شده و ضربهای ناگهانی به دولت وارد شود. در عین حال، اکثر کودتاهای معاصر توسط نظامیان علیه دولت مرکزی صورت گرفته است. در برخی از کودتاها، نظامیان به قدرت رسیده و حکومت را به شیوه خود در دست گرفتند و در برخی دیگر مانند نمونه پرتغال، کودتا باعث گذار به دموکراسی شد. شامگاه سوم ژوئیه عبدالفتاح السیسی وزیر دفاع مصر بیانیهای را قرائت و اعلام کرد که محمد مرسی از هفت ساعت دیگر، رییسجمهور مصر نخواهد بود و عمل به قانون اساسی تا اطلاع ثانوی ملغی است. تصویر یک نظامی که در صفحه تلویزیون برکناری دولت قانونی را اعلام میکند، چیزی جز یک کودتای نظامی را به اذهان متبادر نمیکند. آنچه پس از این قرائت این بیانیه رخ داد، اما حائز اهمیت است. در یک سو تظاهرکنندگان در میدان تحریر که از چند روز قبل علیه محمد مرسی دست به تحصن زده بودند خوشحالی زاید الوصفی از خود نشان دادند. همزمان بیانیه قرائت شده توسط السیسی از طرف رهبر مسیحیان مصر، شیخ الازهر و محمد البرادعی به عنوان بارزترین رهبر اپوزیسیون مصر مورد حمایت قرار گرفت. بدین ترتیب ارتش مصر موفق شد چتر حمایتی مذهبی ـ سیاسی را بر سر تصمیم خود بگیرد و خود را از تبعات یک کودتای تمام عیار مصون نگاه دارد. اما چه اتفاقی پس از این ممکن است در مصر رخ دهد؟ آیا از دل یک کودتای نظامی میتوان به دموکراسی رسید؟ تکلیف حکومتی که از دل یک انتخابات دموکراتیک بر سر کار آمده و پایگاه مردمی قابل توجهی در میان مصریها دارد چیست؟ محمد مرسی در حالی در مصر به قدرت رسید که نامزد اصلی اخوان المسلمین (خیرت شاطر) در انتخابات رد صلاحیت شده بود. دو نامزد دیگر حاضر در انتخابات (احمد شفیق و عمرو موسی) از بازماندگان حکومت حسنی مبارک بودند. محمد البرادعی نیز در زمان انتخابات هنوز محبوبیت کافی برای رسیدن به پست ریاست جمهوری را نداشته و حمدین صباحی نامزد سکولارها، پایگاه مردمی قابل توجهی نداشت. در عین حال، اخوان المسلمین به عنوان تنها حزب قدرتمند مصر و حزبی مذهبی که تجربه سالها فعالیت زیر زمینی را پشت سر داشت، بالقوه از این توانایی برخوردار بود که افکار عمومی را به سود خود بسیج کند. نتیجه به شکل کاملا ملموس و قابل مشاهده، پیروزی تقریبا قاطع اخوان در هر دو انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری بود؛ انتخاباتی که با عدم مشارکت گسترده واجدین شرایط رأیدهی همراه شد تا در نهایت دومین نامزد اخوان (محمد مرسی) به کاخ ریاست جمهوری راه یابد. از این نقطه به بعد انتظار میرفت که کشور وارد مرحلهای جدید شود، اما عملا چنین اتفاقی رخ نداد. عدم توانایی محمد مرسی در اداره کشور، ناتوانی اخوان المسلمین در بهبود شرایط اقتصادی، تزریق افکار مذهبی به جامعهای که سکولارها وزن غیر قابل انکاری در آن دارند، همچنین تذبذب رفتاری مرسی در جلب حمایت متحدان سنتی مصر (کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس)، افزایش تنشهای مذهبی در مصر، شکست واضح او در استفاده از بحرانهای منطقهای برای بازگرداندن مصر به جایگاه اصلی و سنتی آن باعث بروز نارضایتی گسترده در جامعه شد. در نتیجه این روند، تظاهرات مردمی علیه محمد مرسی شکل گرفت که با سرعتی زیاد به انقلابی دوم بدل شد. در این نقطه، محمد مرسی مرتکب اشتباهی مهلک شده و گمان کرد با بسیج افکارعمومی حامیان خود و برگزاری تظاهرات متقابل میتواند غائله را خاتمه دهد. اشتباه مرسی در این نکته تجلی یافت که سه قطبی شدن جامعه مصر را جدی تلقی نکرد؛ سه قطبی که بین ارتش، اسلامگراها و سکولارها تقسیم شده بود و نادیده گرفتن هر کدام از سوی دیگر به واقع اشتباهی غیر قابل بازگشت بود که مرسی مرتکب آن شد. گمان عمومی بر این بود که ارتش ضمن حفظ بیطرفی خود تلاش خواهد کرد تا حائلی میان موافقان و مخالفان دولت اخوان باشد و اجازه دهد تا امور روند طبیعی خود را طی کند؛ اما عملا این اتفاق رخ نداد. هر چند که بیانیه ارتش در برکناری محمد مرسی، حمایت مردم معترض به دولت مرسی را در پی داشت؛ اما آنچه از دل این اقدام بیرون خواهد آمد، جای سوال و تردید جدی دارد. در این بین نمیتوان از نقش آمریکا در رخدادهای مصر بیتفاوت عبور کرد. دولت ایالات متحده بیشترین کمک مالی خود در جهان را به ارتش و کشور مصر ارائه میدهد. سادهانگاری است اگر گمان کنیم این کمک بلاعوض است و واشنگتن اعمال نفوذی در وضعیت مصر نمیکند. آنچه راه رسیدن اخوان المسلمین به سکوی قدرت را هموار کرد، جلسهای محرمانه بود که مسئولان اخوان در بحبوحه انقلاب علیه حسنی مبارک با مسئولان آمریکایی در استانبول برگزار کردند. این جلسه در شرایطی برگزار شد که اخوان نقش قابل توجهی در انقلاب علیه مبارک نداشت و بعدتر از سوی نیروهای موسوم به 6 آوریل (جوانان انقلابی مصر) متهم به دزدیدن انقلاب شد. روابط حسنه دولت اسلامگرا با آمریکا و عدم هیچگونه تعرضی به پیمانهای سابقا امضا شده بین مصر و اسراییل، مواجهه تند با ایران و همچنین موضع رسمی مصر در قبال پرونده سوریه از جمله نشانههای نزدیکی دولت اخوان با آمریکا بود؛ امری که از دید فعالان مصری پوشیده نماند و دولت اخوان سریعا متهم به همسویی با آمریکاییها شد. در وضعیت کنونی بسیار دور از انتظار است که ارتش مصر بدون جلب رضایت آمریکا، دولتی را برکنار کرده باشد که در نقطه اولیه با رضایت واشنگتن بر سر کار آمده بود. ارتش مصر عملا با اقدامی که علیه دولت مرسی انجام داد موفق شد محبوبیت خود را به عنوان ضامن دموکراسی و حافظ منافع ملت مصر تضمین کند تا با خیال راحت بتواند کنترل امور در دوره انتقالی را بر عهده گیرد. شاید نقش ارتش در مصر جدید را بتوان بسیار شبیه به نقش ارتش ترکیه دانست: ضامن امنیت و نیرویی همواره گوش به زنگ که آماده است در صورت عیان شدن کمترین نشانهها در بر هم ریختن شرایط، وارد عمل شده و رهبری مرحله انتقالی به دولت بعدی را بر عهده میگیرد؛ چه بهتر که این اقدام رضایت افکار عمومی را نیز در بر داشته باشد. فهمی هویدی متفکر مصری معتقد است که مصر وارد مرحلهای شده که هر کدام از نیروهای سکولار و مذهبی آن قدر قدرت گرفتهاند که عملا نادیده گرفتن هر کدام از آنها از سوی طرف مقابل میتواند باعث عدم استقرار امنیت در مصر شود. اگر دولت مرسی به میل و اراده خود تسلیم فشار افکار عمومی شده و استعفا میداد، راه بر قدرتگیری مجدد نظامیان در مصر بسته میشد؛ اما در نهایت این اتفاق رخ نداد و افق مصر در برابر احتمالات عدیدهای باز است: ـ پس از پایان مرحله انتقالی، بار دیگر دولت اسلامگرا با تکیه بر آرای روستاها و مردم مذهبی بر سر کار میآید. در این صورت یا اشتباه گذشته تکرار شده و دیگر نیروها نادیده گرفته میشوند و باز در بر همان پاشنه میچرخد یا حکومت ائتلافی به رهبری اسلامگراها تشکیل میشود که در نتیجه میتوان برای دورهای موقت شاهد آرامش در مصر بود. ـ سکولارها در مصر قدرت میگیرند که در نتیجه دچار چالشی همیشگی و همواره با اسلامگراها و قاطبه مردم حامیان آنها خواهند بود. مصر هنوز کشوری نیست که در آن بتوان مدل ترکیه را پیاده کرد و احساسات مذهبی هنوز هم حرف اول را در این کشور میزند؛ کشوری که مردم یک روستای آن چندی قبل یک روحانی شیعه را به اتهام کفر، به قتل رساندند. ـ بهترین شرایط برای مصر، تشکیل یک دولت ائتلافی موسوم به «آشتی ملی» در کشور است. در این صورت هر دو گروه تحت نظارت ارتش وارد عمل شده و عملا فضای سیاسی آرام گرفته و دولت فضای لازم برای فعالیت را خواهد داشت. محمد مرسی اندکی بعد از بیانیه ارتش، مفاد آن را غیر قانونی خوانده و از هواداران خود و همچنین چهرههای دولتی خواست تا با آن مقابله کنند. این بدترین وضعیتی است که برای مصر میتوان پیشبینی کرد. وضعیتی که در آن تمام نیروهای فعال رو در روی یکدیگر قرار میگیرند و افق در برابر هر احتمالی باز خواهد شد.
Mohammad Reza Yazdanpanah
13 تیر 1392 - 09:29دخالت نظامیان در سیاست آنهم در سطح برکناری دولت در تمام فرهنگ های سیاسی هیچ معنی دیگری به جز "کودتا" نمی دهد. می توان از اتفاق رخ داده خوشنود بود و از نتایج آن خرسند اما نمی توان نام واقعه را تغییر داد.
عبدالرحمن محمدعارف
13 تیر 1392 - 09:31من خهوم لێ حهرام بووه .... ئهی ئێوه به خهبهرن ؟؟ ئهرێ كهسێك ههڵگری یهك حهرف خهمی ئیسلام و موسڵمانی ستهمدیدهی ههبێت ئهتوانێ سهرخهوێك بشكێنێت لهم ساتهدا ؟! پڕ بهدڵیش حهزم له ساتێك خهوه ههتا ههواڵی مهلیكه قرخنهكهی حهرهمهین.... قهزهمهكانی سوپای فیرعهون..... زله خوێن تاڵهتانی وهكو بهرادهعی و صباحی و عهمرو.... داوهشاوهكانی وهكو شیخی ئهزههرو پاپا فشۆڵهكه نهبیستم و نهبینم ... ئهمما خهو تۆراوهو پێم ناگیرێتهوه ..... عیلاجێك یاران عیلاجێك ....!!
ساسان آقایی
13 تیر 1392 - 09:35چند دلیل ساده و واقعی برای اینکه چرا اقدام ارتش مصر، «کودتا» نیست؟ ۱) براساس قانون اساسی به تعلیقدرآمده، بهویژه بند ۱۹۵ آن، ارتش تمامی حقوق خود در زمان حسنی مبارک را به عنوان «نهاد برتر» حفظ کرد. حق تعیین وزیر دفاع، تعیین بودجه و هر چیز دیگر دربارهی ارتش به شورای نظامی مصر واگذار شد. ارتش مصر یک نهاد کاملن «مستقل» و «قدرتمند» باقی ماند. ۲) ارتش مصر براساس همین قانون، سنت و عرف در سیاست مصر، خود را «حافظ وطن»دانسته و «دخالت در شرایط بحرانی» را نهتنها یک حق که وظیفه میداند. براساس همین، ارتش در فوریه ۲۰۱۱، با دخالت در مناقشهی مبارک و معترضان تحریر در عمل حکم پایان حکومت مبارک را امضا کرد. ۴) براساس متمم قانون اساسی مصر که در زمان مرسی به قانون اساسی افزوده شده و «اساس» و «بنیان» قانونیست، ارتش مصر برای خود «قدرت فائقه» قائل شد که مورد پذیرش ییسجمهور منتخب و مردم نیز قرار گرفت. قدرت فائقه به شورای نظامی این اجازه را میداد که هرگاه در جهت «مصلحت» لازم باشد، دست به هر اقدامی بزند. ۵) ارتش حق «برکنار کردن دولت» را برای خود براساس بندهای بالا برای خود قائل است، هر چند که شاید این حق مورد بحث حقوقی باشد اما ارتش دولت را برکنار و براساس قانون اساسی تعلیقشده، قدرت را به «رییس دادگاه قانون اساسی» نه شورای نظامی منتقل کرد. ۶) و در نهایت اقدام ارتش مصر، موردپشتیبانی میلیونها مصری و مورد تایید بسیاری از رهبران ملی و مذهبی مصر است.
مریوان وریا قانع
13 تیر 1392 - 09:37ئەوەی لە ئێستادا لە میسردا ڕووئەدات پەیوەندییەکی ڕاستەوخۆی بە ھەڵە تێگەیشتن لە سیستمی دیموکراسی و بە تەماحی سنووردارنەکردنی دەسەڵاتی ھێزە حوکمڕانەکانەوە ھەیە. ئەوەی ڕوودەدا تۆڵەی فرەڕەنگی، واتە پلورالیزمی، سیاسی و کۆمەڵایەتی و فەرھەنگییە لە دەسەڵاتێک لە ھەوڵی لەناوبردن و سڕینەوە، یان لانیکەم لە ھەوڵی بێنرخکردنی تەواوی سەرجەمی دەنگەکانی دەرەوەی دەسەڵاتدا بوو . ھەڵەکانی ئەم ئەزموونە ئیخوانییەی حوکمڕانی لەم خاڵانەی خوارەوەدا بەرجەستەن: یەکەم: نووسینەوەی دەستور بە عەقڵیەتێکی ئیسلامی داخراوەوە، نووسینەوەی دەستور بۆ بەشێک لە کۆمەڵگای میسری لەباتی نووسینەوەی بۆ ھەموو ئەو کۆمەڵگایە. کێشەکانی میسر لە نووسینەوەی دەستورەوە دەستیپێکرد، ئیخوانەکان دەستورێکیان بۆ میسر نووسی کە دەستوری باڵێکی کۆنەپارێزی ناو ئیخوان خۆی و بەرجەستەکەری عەقڵیەتی ھەندێک لە ھێزە سەلەفییەکانی میسربوو. دەستورێک بوو لەباتی ئەوەی شوێنی جێکردنەوەی رەنگە جیاوازەکانی ناو ئەو وڵاتەبێت لە چوارچێوەکی نیشتیمانیدا، دەستوری ئیخوان و دەنگە ئیسلامییە داخراو و دۆگماییەکان بوو بەتەنھا. دووھەم: مەسەلەی بەئیخوانیکردنی دەسەڵات: کێشەی دووھەم ھەوڵی بەردەوامی ئیخوان بوو بۆ بە ئیخوانیکردنی جیھازی ئیداری، بە ئیخوانیکردنی میدیا و دەزگاکانی دەوڵەت، بەکورتی بەئیخوانیکردنی دەسەڵات بەگشتی. ئەمە لەکاتێکدا بەشداری ئیخوان لە شۆڕشی ٢٥ کانونی دووھەمدا ڕۆڵێکی لاوەکی بوو، ئەم ڕۆڵەش وایلێکردن لەسەرەتادا بەڵێن بدەن کە کاندیدیان تەنھا بۆ ڕێژەیەکی دیاریکراوی کورسییەکانی پەرەلەمان ھەبێت و کاندیشیان بۆ سەرۆکایەتی میسر نەبێت. بەڵام لەماوەی چەند مانگێکدا ھەموو ئەو بەڵێنانەیان پێشێلکرد و ھەموو دەسەڵاتەکانیان گرتەدەست و کەوتنە ھەوڵدان بۆ بە ئیخوانیکردنی ئەو جومگە و ڕووبەرانەی دەسەڵات کە بەدەستیانەوە نەبوو. بەکورتی پشتکردنە بەشداریکردنی ھێزەکانی تر لە دەسەڵاتدا و ھەوڵدان بۆ دەستگرتنی تەواو بەسەر سەرجەمی دەسەڵاتەکاندا. سێھەم: حیسابنەکردن بۆ ھێزە سیاسی و کۆمەڵایەتییەکانی تری ناو میسر. نائومێدکردنی سەرجەمی ھێز و دەنگە سیاسییەکانی تر لە وڵاتەکەدا و گوێنەدان بەو ڕاستییەی کە ئیخوان نوێنەری ھەموو کۆمەڵگای میسر نین. چوارەم: کورتکردنەوەی دیموکراسییەت بۆ حوکمی زۆرینەیەکی پەرلەمانی بەتەنھا. یەکێک لەو خاڵانەی کە سەرجەمی ئەزموونەکەی ئیخوانی وێرانکرد کارکردنی ئەم حیزبەبوو بە لۆژیکی زۆرینەی پەرلەمانی، لە وڵاتێکدا لەڕووی سیاسی و دینی و فەرھەنگییەوە پڕە لە جیاوازیی و فرەجۆری. ئیخوانەکان لەو ڕاستییە نەگەیشتن کە دیموکراسییەت حوکمی ڕەھای زۆرینە نییە، ئەم جۆرە تێگەیشتنە بۆ تێگەیشتنێکی فاشیانەیە بۆ دیموکراسیەت. بەشداری ھێزە سیاسی و کۆمەڵایەتییەکانی دەرەوەی زۆرینەی پەرلەمانی و ڕێزگرتنی داواکارییەکانیان، بەشێکی گرنگی کارکردنی سیستمی دیموکراسییە لە وڵاتێکی پلورالدا. پێنجەم: بوونی دەزگایەکی سەرۆکایەتی بێئەزموون و تەواو فاشیل. ئەم دەزگایە دەزگی بەڵێندانی درۆ و چارەسەری شکڵی کێشە قووڵەکانی کۆکردنەوەی دەسەڵاتەکان لە دەستی ئیخوانەکاندا، بوو. دەزگای سەرۆکایەتی مورسی نەک تەنھا دەزگایەکی ناچالاکبوو، بەڵکو دەزگایەک بوو ھەڵە لە دوای ھەڵە و درۆ لە دوای درۆی دەکرد. شەشەم: شێوازی فاشیل ئیخوانی موسلیمین لە حوکمڕانیدا. خاڵی ھەرەسەرەکی ئەم فەشەلە ئەوەیە کە ئیخوانەکان بە لۆژیکی سیاسەت، واتە بە لۆژیکی بەڕێوەبردنی ژیانی گشتی لە کۆمەڵگایەکی پلورال و فرەڕەنگدا، کاریاننەدەکرد، بەڵکو ھەر لە بەنڕەتەوە خاوەنی کۆمەڵێک سیاسی شارەزا نەبوون. ئیخوانەکان کۆمەڵێک خوێندەوار و ھەڵگری بڕوانامەی دکتۆرایان ھەیە، بەتایبەتی لە بوارە زانستییەکانی وەک ھەندەسە و پزیشکی و ھتد... بەڵام سیاسیان بە مانای سیاسی نییە حەوتەم: توەکردنی بەردەوامی ئەو ھێزە گەنجەی ناو میسر کە ڕژێمەکەی موبارەکیان ڕوخاند، ھێزێکی زۆر چالاک لە گەنجی ھۆشیار کە ئیرادە جوڵاندنی دۆخەکەی ھەیە و توانای کۆکردنەوە و ڕێکخستنی ملیۆنەھا مرۆڤیان ھەیە. ئاشکرایە بڕێکی زۆری ھەڵەکانی ئەم شێوازی حوکمڕانییەی ئیخوانی موسلیمین لە میسردا لەمڕۆکەی ئەزموونی سیاسی کوردستانیشدا ئامادەیە. پارتی و یەکێتی بەھەمان لۆژیکی ئیخوانەکانی میسر حوکمدەکەن. ئەوەی ئەمڕۆ لە میسردا دەکەوێت ئەو مۆدێلە داخراوەی حوکمڕانییە کە توانای جێکردنەوەی ھێز و دەنگ و ویست و خواستە جیاوازەکانی کۆمەڵگایان نییە.
سۆران عومەر
13 تیر 1392 - 09:39زنده باد محمد مرسی ..... اولین و آخرین حاکم مصر که در یک خانه اجاره ای می زیست زنده باد محمد مرسی..... اولین و آخرین حاکم مصر که یکی از پسرانش بی کار بود... زنده باد محمد مرسی..... اولین و آخرین حاکم مصر که امسال خواهرش در یک بیمارستان عمومی و دولتی جانش را از دست داد ، در حالی که خواهر رییس جمهور بود و میتوانست از بهترین امکانات بهره مند شود... زنده باد محمد مرسی.....اولین و آخرین حاکم مصر که به مدت یک هفته به ارتش و پلیس فشار آورد که نباید بر روی یک معترض دست بلند کنند ، و حتی یک پلیس را نفرستاد که از خانه ها و اشخاص و اماکن حزبش دفاع کند... زنده باد محمد مرسی ..... اولین و آخرین حاکم مصر ( نوین ) که نماز صبح را در مسجد به جماعت میخواند و همسرش راضی نشد که لقب بانوی اول مصر را قبول کند... زنده باد محمد مرسی..... که دهها کانال به خودش و خانواده اش توهین میکردند و آنها را مورد تمسخر قرار میدادند ، ولی هیچکدام را تعطیل نکرد... زنده باد محمد مرسی .... اولین و آخرین حاکم مصر که با سقوط حکومتش ، آرای مشروع اکثریت ، و قانونمداری نیز سقوط کرد... سوران عمر ( با دخل و تصرف ) زنده باد محمد مرسی ..... اولین و آخرین حاکم مصر که در یک خانه اجاره ای می زیست زنده باد محمد مرسی..... اولین و آخرین حاکم مصر که یکی از پسرانش بی کار بود... زنده باد محمد مرسی..... اولین و آخرین حاکم مصر که امسال خواهرش در یک بیمارستان عمومی و دولتی جانش را از دست داد ، در حالی که خواهر رییس جمهور بود و میتوانست از بهترین امکانات بهره مند شود... زنده باد محمد مرسی.....اولین و آخرین حاکم مصر که به مدت یک هفته به ارتش و پلیس فشار آورد که نباید بر روی یک معترض دست بلند کنند ، و حتی یک پلیس را نفرستاد که از خانه ها و اشخاص و اماکن حزبش دفاع کند... زنده باد محمد مرسی ..... اولین و آخرین حاکم مصر ( نوین ) که نماز صبح را در مسجد به جماعت میخواند و همسرش راضی نشد که لقب بانوی اول مصر را قبول کند... زنده باد محمد مرسی..... که دهها کانال به خودش و خانواده اش توهین میکردند و آنها را مورد تمسخر قرار میدادند ، ولی هیچکدام را تعطیل نکرد... زنده باد محمد مرسی .... اولین و آخرین حاکم مصر که با سقوط حکومتش ، آرای مشروع اکثریت ، و قانونمداری نیز سقوط کرد... سوران عمر ( با دخل و تصرف )
Delkhasteh Mahmood
13 تیر 1392 - 09:46مواضع متضاد در رابطه با کودتای ارتش( که با حمایت درصد قابل توجهی از مصری ها انجام شد.) ناشی از دو نوع اندیشه و دو نوع برخورد است، اندیشه ای که فکر می کند می شود از طریق قدرت( در اینجا نیروهای مسلح مصر) به ازادی (که ضد قدرت است و در نبود قدرت است که حضور دارد و عمل می کند) رسید و بنابراین از کودتای نظامی حمایت می کند و اندیشه ای که بر این نظر است که همیشه هدف، ادامه روش است و بنابراین آینه آن و بر این حساب وقتی روش، قدرت شد هدف نیز جز قدرت نمی تواند بشود و از این طریق به این نظر می رسد که دست از روشهای دموکراتیک شستن و متوسل به کودتا بر علیه اولین منتخب تاریخ مردم مصر( حتی عهد شکن و قبیله و اقتدار گرا) شدن، به هر کجا ختم شود به دموکراسی ختم نخواهد شد. من فکر می کنم در رابطه با کودتای ارتش مصر امکانی پیش آمده است تا هموطنان، در اندیشه راهنمای خود تعقل کنند.
Delkhasteh Mahmood
13 تیر 1392 - 10:04أحمد منصور عبر صفحته بالفيسبوك : اعلن انا كمواطن مصرى عدم اعترافى باى رئيس شرعى للبلاد الا الدكتور محمد مرسي الرئيس الشرعى المنتخب فى انتخابات حره نزيهه وارفض الانقلاب عليه ولا اعترف برئيس المحكمه الدستوريه كممثل لى وليس من حق الجيش ان يختار لى رئيس انا ارفض هذا تماما انا لى الحق فى اختيارى لو معايا..شير....
عبدالسلام سلیمی
13 تیر 1392 - 10:06کجایند مدعیانی که میگفتند: «اخوان با همدستی ارتش انقلاب را دزدیده تا کار دموکراسی و لیبرالیسم را یکسره کنند»!؟! مرسی میتوانست برای چنین روزی نیروی امنیتی و انتظامی ویژه ی خود را بسازد اما نساخت. نساخت تا با این کار نگفته باشد به شما نیروهای موجود اعتماد ندارم. بهای اعتماد را پرداخت... اخوان اگر مستبد بود در این دو سال با حمایت اجتماعی نسبی که داشت چنان میکرد که کسی نتواند نفس بکشد. نگران نباشیم! اخوان از این ناملایمات بسیار دیده! اخوان برای قدرت ظهور نکرده... 80 سال فعالیت مدنی و علنی و آموزشی کرده و در هیچ کشوری طالب محض قدرت نبوده؛ هر جا مجال و مسئولیتی بوده به شیوه دموکراتیک بر دوش گرفته؛ اگر اجازه ندادند دوباره به فعالیتهای اجتماعی مدنی و همچنین سیاسی مسالمتآمیز برمیگردد. اخوان هرگز و در هیچ جای دنیا درگیر اختلافات داخلی ملت نشده و از این پس هم نخواهد شد. به رفتار اخوان در لیبی و تونس و الجزایر و یمن و تاجیکستان و امارات و کویت و پاکستان و مالزی و اندونزی و غیره نظر بیاندازید تا ببینید در این کشورهای مذهبی چه گروهی از پیشگامان اصلاحات و انتخابات و گذر به دموکراسی و توسعه بودهاند. اخوان را با فقط با نگاه حوادث امروز نمیتوان شناخت. تاریخ اخوان را باید از 80 سال پیش و در 80 کشور دنیا خواند!
عبدالحق
13 تیر 1392 - 10:10با سلام ببینید متاستفانه به نظر من جماعت اخوان المسلمین چند اشتباه بزرگ داشت :اول :جماعت اخوان المسلمین باید از حقوق شهروندی اقلیتهای مذهبی مثل اهل تصوف وشیعیان امامی وشیعیان اسماعیلی واهل القران حمایت میکرد همانطور که میدانید قانون اساسی جدید مصر غیر از 4مذهب محترم اهل سنت مذهب دیگری را به عنوان مذهب اسلامی قبول نکرد مشکل دوم باید از اقتصادانهای بزرگ استفاده میکرد ودر حل مشکلات اقتصادی کوشا بود مشکل سوم :اخوان المسلمین بهتر بود راه ابتدایی حزب عدالت وتوسعه را میرفت که نرفت امیدوارم ار این حوادث درس بگیرد
هاوبیر
13 تیر 1392 - 01:29کودتای امشب نظامیان مصر بر علیه رئیس جمهور منتخب وقانونی حقایق برای همه آشکار نموداز جمله1-حرص و طمع روز افزون نظامیان مکار وقدرت طلب 2-نفاق ودورویی بسیاری ازسکولارها لیبرال هاوکمونیستهای دو آتشه این آقایان تا زمانی معتقد به دموکراسی هستندکه انتخاب شوند وبه قدرت راه یابند درغیر اینصورت صحنه بازی رابه هرقیتی باشد به هم میزنند3-خباثت وپلیدی وکینه تعدادی ازحکام منطقه وبخصوص خلیج فارس4-سادگی وبی برنامه بودن واعتقاد بیش ازحد مرسی ویارانش به دموکراسی. ژ
نادر
13 تیر 1392 - 03:24نگاه كنيد رسانه هاي آزاد وطرفدار دموكراسي دنيا چگونه صداي مخالفان كودتا را مخابره مي كنند!!!!! حسيب عمار بي بي سي كه با هيجان زدگي زايد الوصف از مخالفان مرسي فيلم وخبر مخابره مي كرد حالا چرا به مسجد رابعه العدويه نمي رود و از آنجا خبر تهيه كند. قبلاً كه حكومت غير دموكراتيك مرسي سركار بود تمام اخبار مخالفين به راحتي به سمع ونظر مردم سراسر جهان مي رسيد و حالا كه نظاميان دموكراسي خواه و البرادعي دموكرات و ... سر كار آمده اند ديگر كسي خبر ندارد دارند چه بلايي سر مخالفان كودتا مي آورند. براستي چه زيبا با واژه ها بازي مي كنند اين بنگاههاي خبر پراكني ، قبلا مي گفتند مرسي با سلفي ها رابطه ي خوبي دارد و هرگز نمي تواند حكومتي دموكراتيك پياده كند حالا معلوم شد جنايت و كشتن حسن شحاته نيز برنامه ريزي و سناريويي بود كه حزب نور براي خوش خدمتي به ژنرال ها و خادم حرمين شرفين اجرا كرد تا اوضاع مصر را بهم بريزند و واقعا مسلمانان صادق و ميانه رو و دلسوز در اين جهان چه غريبند. آمريكا چه قتل عامي در افغانستان به بهانه مبارزه با طالبان راه انداخت و حالا برايش دفتر باز مي كند ، ما مسلمانان كي مي خواهيم به اسلام واقعي برگرديم و آن عقلانيت و مهر وعاطفه ي اسلامي را پاس بداريم؟
بدوننام
13 تیر 1392 - 05:43متاسفانه آنچه در مصر روی داد کودتایی نظامی با مشارکت آمریکا و عربستان بود. ما بچه مسلمونها همیشه گول ساده لوحی خودمان را می خوریم و با سیاست مخلصانه و آنگونه رفتار می کنیم که با خدای خود داریم. همین مساله هم عامل شکستهای جنبش های اسلامگرا در گشته و حال و چه بسا آینده خواهد بود. طرفهای ما از شیوهای سیاسی معمول و متداول از آغاز دنیا بهره می گیرند از جمله نفاق و دروغ در موقعیت خود. تا حال از خود پرسیده ایم که چرا بعد از خلفای راشیدین و خلافت عمر بن عبدالعزیز تا کنون علی رغم تلاشهای فراوان حکومتی اسلامی تشکیل نشده است (البته در جهان اهل سنت )؟چون متاسفانه همیشه سیاست با ما بازی کرده اما ما نتوانسته ایم با سیاست بازی کنیم. عرصه سیاست مجال خلوص و صداقت و ... نیست که با این ابزارها با آن برخورد می کنیم بلکه ابزارهای خاص خود را می طلبد. مهمترین اشتباه پریزیدنت مرسی این بود که خارج از زدوبندهای منطقه ای و بین اللملی بازی کرد و نتوانست در هیچ محوری مصر جدید را تعریف کند به همین خاطر نه عربستان به خاطر پیشینه فکریش از او دل خوشی داشت نه ایران و نه آمریکا. در سوریه هم می بینیم که خون بچه مسلمانها که به نیت جهاد به آنجا می روند ریخته می شود اما مطمئن باشید اگر حکومت آقای اسد هم سقوط کند یک فرد لائيک آمریکایی اسراییلی با حمایت عربستان و برخی دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از روی این خونهای ریخته شده بالا خواهد آمد و دوباره تاریخ تکرار خواهد شد. متاسفانه باید گفت ما همیشه ابزار بوده ایم و قربانی شده ایم.
میلاد
14 تیر 1392 - 05:09آقای مرسی چوب صداقت خود را می خورد. اگر مانند ایران مخالفان خود را سرکوب و اعدام می کرد حالا اینقدر جرئت پیدا نمی کردند. و مردمی که برای برکناری آقای مرسی اینقدر خوشحال هستند بدانند که لیاقت حسنی مبارک را داشتند و منتظر بدتر از اینها باشند که بر آنها حاکم شود . شکر نعمت بر نعمتت افزون کند / کفرنعمت از کفت بیرون کند درود و سلام بر شیرمرد مقاوم و صبور جناب ماموستا دکتر محمد مرسی - از ته قلب او را دوست دارم . به امید آزادی این آزادمرد
مريم
14 تیر 1392 - 09:56با توجه به اينكه هيچ كس بدور از خطا واشتباه نيست ودكتر مرسي هم از اين أمر مستثني نبود مهمترين عاملي كه به كودتاي نظامي عليه ايشان منتهي شد عبارتند از : ١- ارتشي كه كينه ي عميق از اسلام گرايان دارد ٢- تحريك سكولارها و سلفيهاي تندرو توسط كشورهاي عربستان و إمارات ٣- پشت صحنه بودن آمريكا و إسرائيل به عنوان گرداننده هاي أصلي ماجرا ٤- آزاد بودن بيش از حد كانال هاي ماهواره اي قوي و معارض ( العربيه- اسكاي نيوز) ٥- دموكراسي زود هنگام براي افرادي كه هنوز معني دموكراسي را به درستي درك نمي كنند ٦- همسو بودن نظاميان با جريان هاي مخالف ٧- نبودكانال هاي ماهوارهاي قوي با أفكار صحيح إسلامي ٨-فقر اقتصادي مردم ٩-شيوع إسلام فوبيا بين جوانان به تحريك إسلام ستيزان
بدوننام
13 تیر 1392 - 08:49با سلام مرسی و اخوان چوب صداقت و دموکراسی خواهی خود را می خورند ولی مطمئن باشید که آنها سرد و گرم روزگار را خوب چشیده اند ( فقط تجربه سیاسی در این حد در این زمان را نداشتند) به این راحتی از صحنه خارج نمی شوند ( شاید این مثال مناسب نباشه ولی میشه گفت که اونها گرگ باران دیده اند) اخوان دوباره برخواهد گشت البته این بار با تجربه تر. به نظر من موضع گیری اولیه اونها مبنی بر عدم شرکت در مناصب سیاسی بهتر بود و صبر می کردند تا اوضاع آرام تر شود اشتباه دیگه اسلامی کردن قانون اساسی در زمان بحران بود با امید به پیروزی انسانهای مخلص و صادق
جمشید
14 تیر 1392 - 06:46كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢١٦﴾ چه زیباست آیات قرآن آنگاه که مصداقش را با جسم و جان حسی می کنی. زمانی که جنبش اخوان در رقابت های انتخاباتی پیروز میدان گردید اشک شوق ازچشم هر انسان مسلمان عدالت خواهی جاری گردید و سجده شکر به جا آورد که دوباره پرچم عدالت و امید و نوع دوستی بر فراز دل های تشنه به اهتزاز درآمد.و اکنون که قدرت طلبان و دنیا دوستان تاب و توان دیدن حکومتی مردمی و برابر را نداشتن با توطئه و دسیسه چنان عرصه را به مردم تنگ کردند تا آن ها نیز علیه حکومتی که خود انتخاب کنند دست به اعتراض بزنند و آن گاه فرصت طلبان به بهانه هایی دهن پر کن دست به چنین اقدامی بزنند.ودر این جا هم برای این مردم صادق و سالم که این گونه بازیچه بازیگران فرصت طلب گردیدن ناراحت شدم و بسی گریستم.از سویی دیگرمروری که بر تاریخ جنبش های عدالت خواه و مردمی انداختم امیدوارم شدم به این که این خلع قدرت و به اصطلاح آن ها سرنگونی دوامی آنچنان نخواهد یافت چرا که این جنبش صادق بوده و هست و خواهد بود ولی فرصت طلبان و تمامیت خواهان صادق نبوده و نیستندو نخواهند بود، و قاعدتا ماه زیر ابر نخاهد ماندو دوباره طلوع خواهد نمود و انشاالله که این مرحله انباشت تجربه ایی است بر تجارب چندین دهه خود. به نظر بنده این شکست حنثی کننده مکرو خوابی بود که مخالفان اسلام برای بدبین کردن اسلام و تفکراخوان دیده بودن چنانچه در طول این مدت شاهد آن ها بوده ایم. همانگونه که شهید بزرگوارمعتقد بود که مثلث شوم باعث گردیدتا مسلمانان صدر اسلام به جان هم بافتن به نظر بنده این بار این مثلث شوم دست به دست هم دادند تا این حومت مردمی را به چالش بکشند.
بابا طاهرعریان
14 تیر 1392 - 08:16در پاسخ پرسشهای جلال معروفیان لازم میدانم به چند نکته اشاره کنم: اول اینکه اخوان باید نگرش سنتی خود را در خصوص قدرت و سیاست تغیر دهد و در دستگاه فقه سیاسی خود مفاهیم مدرن را نه به صورت گزینشی بلکه با رویکرد سیستمی بگنجاند؛ و به این واقعیت باید تن دهند که اجرای شریعت ولو تدریجی و بطئی واکنشهای شدیدی را حتی در بین مسلمانان بوجود خواهد آورد۰متفکرین اخوان شناخت درستی از جامعه و فرهنگ مصر نداشته و ندارند.آنها باید روی موضوع ارتباط اسلام و دمکراسی بیشتر کار کنند۰ یکی از خطاهای استراتژیک دیگر اخوان کاهش دادن اسلام به شریعت است که توان تطابق آنها را با ملزومات زنگی مدرن از بین می برد۰سومین نکته این است که رهبر سیاسی بعد از یک حرکت انقلابی باید علاوه بر مشروعیت مردمی، حداقلی از اقتدار کاریزماتیک نیز داشته باشد متاسفانه آقای مرسی از این ویژگی برخوردار نبود۰ خلاصه اینکه اخوان به یک آسیب شناسی سازمانی، تغییر عمیق در اهداف وسایل و رویکردها نیازمنداست.آنها باید نسبت خود را با مدرنیته، جهانی شدن و خصوصا حقوق بشر باز تعریف کنند.کلام آخر اینکه تا موضوعات معرفتی مذکور عمیقا بررسی و تحلیل نگردند مشکلات اقتصادی جامعه مصر حل نخواهد شد۰کاهش درآمد توریسم در زمان حاکمیت محمد مرسی یکی از نمونه های تاثیر نگاه شریعت مدارانه در حوزه اقتصاد است
بدوننام
14 تیر 1392 - 02:58کینه و نفرت از اخوان را براحتی میشد از لحن به اصطلاح گزارشگرانی همچون حسیب عمار فهمید ولی بقول قران لاتحسبوه شرا لکم بل هو خیر لکم این کودتا سبب شد چهره واقعی بسیاری از سران کشورها روشن شودوبر حق بودن اخوان را جدای از اشتباهاتی که مرتکب شدندرا به اثبات رساند وزهی خیال باطل برای کسانی که تصور میکنند که اخوان و یا بقول ایشان اسلام سیاسی برای همیشه شکست خورده عسی ان تکرهوا شیئا بل هو خیر لکم
صابر
14 تیر 1392 - 05:52ذكر مواقع "إخوان أون لاين" على لسان الإعلامي المعروف "أحمد منصور" إن المستشار عدلي منصور رئيس المحكمة الدستورية العليا، والمكلف برئاسة البلاد لفترة مؤقتة، يعتبر من الطائفة السبتية وهي طائفة تنتمي لليهودية. حيث ذكر الموقع أن منصور قام بتدوينه عبر حسابه الشخصي على موقع التواصل الاجتماعي "الفيس بوك"، قال فيها: "ﺃﻥ ﻋﺪﻟﻲ ﺣﺎﻭﻝ ﺍﻟﺘﻘﺮﺏ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺴﻴﺤﻴﺔ ﻭﺭﻓﺾ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﻷﻗﺒﺎﻁ ﺗﻌﻤﻴﺪﻩ". كما أشار خلال تدوينته عن موقف الدكتور محمد البرادعي عندما تحدث عن الهولوكوست فقال منصور: "ﻫﺬﺍ ﻋﺮﺑﻮﻥ ﻳﻘﺪﻣﻪ ﺍﻟﺒﺮﺍﺩﻋﻲ ﻟﻠﻴﻬﻮﺩ ﻟﻜﻲ ﻳﻔﻮﺯ ﺑﻤﻨﺼﺐ ﺭﺋﻴﺲ ﺍﻟﺠﻤﻬﻮرﻳﺔ ﻓﻲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺻﻮﺭﻳﺔ ﺳﻴﻘﻮﻡ ﺍﻟﻌﺴﻜﺮ ﺑﺤﻤﺎﻳﺘﻬﺎ ﻭﺗﺰﻳﻴﻒ ﻧﺘﺎﺋﺠﻬﺎ ﻟﺼﺎﻟﺤﻪ.. ﻃﺒﻌًا ﺑﻤﻮﺍﻓﻘﺔ ﺃﻣﺮيكا ﻭﺇﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﻭﺍﻟﻌﺮﺏ". هل رئيس مصر يهودي؟.. سؤال يشغل فيسبوك